--- > <----
بسم الله الرحمن الرحیم
نشسته ای تو بی خبر ز رحمت خدا چرا ------- بحق خویش می کنی تو بی وفا جفا چرا
خدای کرده دعوتت تا که کند اجابتت ------------------- پی اجابت دعا نمی کنی دعا چرا
سحرگهان منادی ندا دهد در آسمان ----------- تو مست خواب غفلتی به وقت التجا چرا
خدا نکرده گر خطا سر زده از تو بارها -------------- از او طلب نمی کنی برائت از خطا چرا
جرم و گناه تا به کی روی سیاه تا به کی ------------ خصم اله تا به کی غفلت نابجا چرا
طفل بُدی جوان شدی جوان بدی خزان شدی --- چو پیر ناتوان شدی اطاعت از هوا چرا
شرم و حیا، حیا کند ز لطف و رحمت خدا ------------- بحیرتم نمی کن تو بیحیا حیا چرا
گرگ اجل به هیچکس خط امان نمی دهد ------ حساب خود نمی کنی نا نشدی فنا را
تا که خدا زرحمتش عفو کند گناه تو ---------------------- ترک ریا نمی کنی در بر کبریا چرا
قسیم نار و جنتش روز جزا علی بود ---------------- نمی شوی تو پیرو علی مرتضی چرا
پیرو مرتضی علی کا خطا نمی کند ---------------- اگر تو پیروی بگو خطا پس از خطا چرا
علی غذای خویش را به خلق بینوا دهد ---- جای غذا تو میزنی طعنه به بی نوا چرا
علی برای سیم و زر عمر تلف نمی کند
تو عمر خود تلف کنی بخاطر طلا چرا
نوشته شده توسط : علی انصاری
لیست کل یادداشت های این وبلاگ