--- > <----
نوشته شده توسط : علی انصاری
گاهی می شود و گاهی نمی شود . . .
نوشته شده توسط : علی انصاری
قربان عاشقی که شهیدان کوی عشق . . .
نوشته شده توسط : علی انصاری
نوشته شده توسط : علی انصاری
نوشته شده توسط : علی انصاری
نوشته شده توسط : علی انصاری
نوشته شده توسط : علی انصاری
نوشته شده توسط : علی انصاری
نوشته شده توسط : علی انصاری
ترجمه منظوم سخنان امام رضا علیه السلام
1 ـ مِن اَخلاقِ الاَنبیاء التَّنّظُّف
نظافت موجب پاکى جسم است نظافت مایـه آرام جـان است
امـام هشتمین فرمود بـا خلق نظـافت شیـوه پیغمبران است
2 ـ صاحِبُ النّعمَةِ یَجِبُ ان یُوَسِّعَ عَلى عِیالِهِ
توانگر را بوَد واجب که بخشد زن و فـرزند را از مال دنیـا
دهـد وسـعت به امر زندگانى بـه شـکر نعـمت حى ّ تـوانا
3 ـ مَن لَم یَشکُرِ المُنعِمَ مِن المَخلوقین لَم یَشکُر اللهَ عزّوجلّ
شـنیده ام که علـى بن موسـى کاظم خدیو طوس، بفـرمـود نکته اى زیبـا
کسى که نیکویى خلق را نداشت سپاس نکـرده است سپـاس خداى بـى همتـا
4 ـ الایمانُ اداءُ الفرائضِ و اجتِنابُ المَحارِم
فرمود رضــا امام هشتم: انجام فرائــض است ایمان
دورى ز محرّمات و زشتى پرهیز ز ناصواب و عصیان
5 ـ لَم یَخُنکَ الاَمین، وَ لکِن ائتَمَنتَ الخائِنَ
کسى که بیـم ندارد ز کردگار علیم وِرا به خدمت خلق خدا مکن تعیین
امین نکرده خیانت، تو از ره غفلت امین شمـرده خیـانت شعار بدآیین
6 ـ الصَّمتُ بابٌ مِن ابوابِ الحِکمة
زبـان تو گـر تحـت فرمان نباشد خموشـى گزیـن، تا نیفتى به ذلـّت
على بن موسـى الرضا راست پندى: سکوت است بابـى ز ابواب حکمت
7 ـ صدیقُ کُلِّ امْرِئٍ عَقلُهُ و عَدُوُّه جَهلُهُ
بــه نزدیـک نـادان بـوَد تـار گیتى ز دانـش بکـن گـیتـى تـار روشـن
بفرمود فرزنـد موســى بـن جعفـر: تو را عقل یار است و جهل است دشمن
8 ـ التَّوَدُّدُ الى النّاسِ نِصْفُ العَقلِ
همیشـه در پـى تیـمـار بینـوایان باش کمک به خلق، ز کردار خـالق احـد است
امام راست در این رهگذر، کلامى نغـز: که در معاشرت خلق، نیمى از خرد است
9 ـ التَوَکُلُ اَن لاتَخافَ اَحداً اِلاّ اللهَ
بزن بـر لطـف حق دست توکل کـه لطف ایـزدى باشد تو را بس
توکـل آن بـوَد کـاندر دو عالم به غیر حق نـترسى از دگر کس
10 ـ اَفْضَلُ ما توصَلُ به الرَّحِمِ کفُّ الاَذى عَنْها
فرمـود رضـا ولـى ّ مـطـلق گنجینـه علم و فضل و احسـان
بهتر صلـه رحـم به گیتى است خـوددارى از گـزنـد ایشـان
11 ـ اَحسَنُ النّاسِ مَعاشاً مَن حَسُنَ معاشُ غیرِهِ فى معاشِه
بهتـرین رهـرو به راه زندگـى است آن که همچـون شمع روشنگـر بـوَد
مردمـان در پرتـوش راحـت زینـد زندگـى در خـدمتش بـهتـر بــوَد
12 ـ العَقلُ حِباءٌ مِنَ اللهِ و الادَبُ کُلْفَة
رضـا سبـط پاک رسـول امین که نتـوان سـر از خدمتش تافتن
بگفتا: خرد بخشش ایـزدى است ادب را به کوشش تـوان یافـتن
13 ـ لَیسَ لِبَخیلٍ راحةٌ و لا لِحَسودٍ لَذّةٌ
بخل رنج است و حسادت محنت است از ولـى ّ آمـوز درس عبـرتـــى
راحتـى در بخــل نتـوان یـافـتن در حسـد هـرگـز نیـابـى لذّتــى
14 ـ مَا الْتَقَتْ فِئَتانِ قَطُّ اِلاّ نُصِرَ اَعظَمُهُما عَفواً
عفــو آییـن بزرگـــان باشـــد بـخشش آییـنـه دورانـدیـش اسـت
دو گـروهـى که به جنگنـد و ستیـز نصرت آن راست که عفوش بیش است
15 ـ عَونُک لِلضَّعیفِ اَفضَلُ مِنَ الصَدَقَة
سخنـى دارم از امـام همام کـه مفید است بهر هر طبقه
دستگیرى ز ناتوان و ضعیف به یقین، بهتر است از صدقه
16 ـ المُؤمِن اِذا اَحسَنَ استَبشَرَ وَ اِذا اَساءَ استَغفَرَ
گر ز بخت بد به کس بد کرده اى هان، مشـو نومیـد از درگاه ربّ
مـؤمن ار نیکى کنـد شادان شود ور کند بد، مى کنـد بخشش طلـب
17 ـ المُسلِمُ الّذى سَلِمَ المُسلِمون مِن لِسانه وَ یَده
شـنو پند فرزند موسـى بن جعفر امـام بحـق، مـاه بـرج امـامت
کسـى هسـت مُسلم که باشند مردم ز دست و زبانش به امن و سلامت
18 ـ لَیسَ مِنّا مَن لَم یأمَن جارُهُ بَوائِقَه
به همـسایه نیکى کن اى نیکمرد که همـسایه را بر تو حقها بوَد
از آن کس که همسایه ایمن نبُود بـفرمود مـولا: نـه از ما بوَد
19 ـ التواضُعُ ان تُعطى النّاس مِن نَفسِک ما تُحبّ ان یُعطوک مِثلَه
چنان سـر کن اى دوست با نیک و بد که باشـد ز تـو نیک و بد در امـان
تـواضع چـنان کن به خـلق خـداى که خواهـى کنـد خلق با تو چنـان
20 ـ الصَّفح الجمیلُ العفوُ مِن غیرِ عِتاب
عفو چون کرده اى خطاب مکن کار بـى جا و نـاصـواب مکن
وه چه نیکوسـت، عفـو بى منّت عفو کـردى اگـر، عتـاب مکن
نوشته شده توسط : علی انصاری
لیست کل یادداشت های این وبلاگ