--- > <----
دل سوخت به غم که هجر دلبر سخت است
زد ناله علی که داغ همسر سخت است
زینب که سیه پوش عزای زهراست
نالید و گفت داغ مادر سخت است
نوشته شده توسط : علی انصاری
این جمعه نیا عزیزمان می آید
آن جمعه نیا وزیرمان می آید
داریم حساب می کنیم آقا جان
آز آمدنت چه گیرمان می آید
نوشته شده توسط : علی انصاری
حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست
باده پیش آر که اسباب جهان این همه نیست
چند روزی که در این مرحله مهلت داریم
خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست
نوشته شده توسط : علی انصاری
از عشق تو گفتیم و نمک گیر شدیم
تا ساحل چشمان توتکثیر شدیم
گفتند غروب جمعه خواهى آمد
آنقدر نیامدى که ما پیر شدیم
اللهم عجل لولیک الفرج
نوشته شده توسط : علی انصاری
همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیده اند
نوشته شده توسط : علی انصاری
عارفان با عشق عارف می شوند
بهترین مردم معلم می شوند
عشق با عارف مکمل می شود
هر که عاشق شد معلم می شود
نوشته شده توسط : علی انصاری
گفتید دعا دعا نمی دانم چیست؟
وین غفلت هفته ها نمی دانم چیست؟
من لحظه به لحظه چشم بر در هستم
من جمعه و شنبه را نمی دانم چیست؟
نوشته شده توسط : علی انصاری
میلاد حضرت زینب سلام الله علیها مبارک باد
امشب که بلرزید دل و بغض و صدایت
آرام روان گشت دلت سوی خدایت
رفتی به در خانه آن قاضی حاجات
یاد آر مرا ملتمس لطف و دعایت
نوشته شده توسط : علی انصاری
با آل علی هر که در افتاد . . .
در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد
چشمم به ضریح شه والا گهر افتاد
این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
نوشته شده توسط : علی انصاری
ذره خاکم و در کوی توام جای خوشست
ترسم ای دوست که بادی ببرد ناگاهم
نوشته شده توسط : علی انصاری
لیست کل یادداشت های این وبلاگ