--- > <----
آسمان غرق خیال است کجایی اقا؟
دومین جمعه سال است کجایی اقا؟
یک نفس عاشق اگر بود زمین می فهمید،
عاشقی بی تو محال است کجایی اقا ......
اللهم عجل لولیک الفرج
نوشته شده توسط : علی انصاری
فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
که حیف باشد از او غیر او تمنایی
نوشته شده توسط : علی انصاری
نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت
که جانم در جوانی سوخت ای جانم به قربانت
تحمل گفتی و من هم که کردم سالها اما
چقدر آخر تحمل بلکه یادت رفته پیمانت
تمنای وصالم نیست عشق من مگیر از من
بدردت خو گرفتم نیستم در بند درمانت
نوشته شده توسط : علی انصاری
هشت هشت جمعه هشتاد و هشت . . .
نوشته شده توسط : علی انصاری
من با لباس مشکی تان خو گرفته ام ...
از طینت پلید خودم رو گرفته ام ...
هر ساله مزد نوکری ام آخر صفر ...
از دست سبز ضامن اهو گرفته ام ...
محسن موسایی
نوشته شده توسط : علی انصاری
امروز دو ماه است عزا دار شماییم
سخت است در آریم ز تن شال عزا را
نوشته شده توسط : علی انصاری
امام الرضا به حجره غریبانه جان سپرد
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
نوشته شده توسط : علی انصاری
دلا غافل ز سبحانی چه حاصل اسیر دست شیطانی چه حاصل
بود قدر تو افزون از ملائک تو قدر خود نمیدانی چه حاصل
نوشته شده توسط : علی انصاری
نوشته شده توسط : علی انصاری
اربعین است اربعین کربلاست . . .
بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
بر مشام جان رسد بوی بهشت
به به از این تربت مینو سرشت
ماه اینجا واله و سرگشته است
و آن شهاب ثاقب از خود رفته است
اربعین است اربعین کربلاست
هر طرف غوغایی از غمها به پاست
گویی از آن خیمههای نیم سوز
خود صدای العطش آید هنوز
هرکجا، نقشی ز داغ ماتم است
هر چه ریزد اشک در اینجا کم است
باشد از حسرت در اینجا یادها
هان به گوش دل شنو فریادها
تا قیامت کربلا ماتم سراست
حضرت مهدی «حسان» صاحب عزاست
نوشته شده توسط : علی انصاری
لیست کل یادداشت های این وبلاگ